نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

تولد مامانی

1393/11/19 1:1
نویسنده : مامان نیکان
120 بازدید
اشتراک گذاری
روزی که گذشت مصادف بود با تولد مامانی.برعکس همه سالها که از چند روز قبل انتظارشو میکشیدم وهیجان داشتم امسال یادم رفته بود یعنی فکر کردم که یه روز بعدتره که همراه اول با پیامکش کلی منو ذوق زده کرد

منم خیر سرم به هرچی رفیق وآشنا داشتم زنگ زدم که از شانس خوب ما همه ایرانسلی ومن فارق بال وسرخوش از هدیه رایگان همراه اول تمام شارژمو پروندم

بگذریم فدای سرم،مهدی جونی اونطور که انتظار میرفت از خاطر برده بود وبا تلنگری از جانب ما یهو به خاطرش ظهور کرد وبا کلی شرمندگی متوجه شدیم که هی کادویی در کار نیست.باز شانس آوردیم ظهر خاطر نشان کردیم که دم غروب باهدیه همسری غافلگیر گشته ویک عدد ساعت فانتزی برای دکور آشپزخانه نصیب ماشد.آخه بگو همسری آشپز خونه تولدش بود یامن

بگذریم دستش درد نکنه که مارو بی نصیب نذاشت.

پسرکم همینکه تو وپدرت کنار من هستین این زیباترین هدیه خداست،همینکه از خواب پامیشی ومنو صدا میکنی این زیباترین ملودی تولده.خدا هزار سال شمارو برام سالم وتندرست نگه داره ومنم کنار شما تولدهای زیادی رو به چشم ببینم.عاشقانه بگم که عاشقتونم

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)