نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

ماجرای اسم

1391/11/12 11:49
نویسنده : مامان نیکان
74 بازدید
اشتراک گذاری
سلام آقانیکان

ازبعد ازدواجمون بابایی همش میگفت من دختر دار میشم واسمشم حتما بهار میذارم.منم اوایل مخالف بودم ولی بعد نقشه پلید کشیدم که اگه پسر بودی اسمشو من میذارم.

گذشت وگذشت تا اینکه شما به وجود اومدی و بابایی هر روز نازت میدادو میگفت بهارم دخترم از خواب برخیز.منم چون دیدم زمان تولدت تو بهار هست بیشتر خوشم اومد.شدوشد تا اینکه شما پسمل شدی وحالا نوبت شعر خونی من شد.

پرتو نیکان نگیرد هرکه بنیادش کج است

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)