نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

شاهزاده زیبای من باموهای آلمانی

1392/12/11 14:7
نویسنده : مامان نیکان
133 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم اولین آرایشگاهشو رفت.درست اولین روز10ماهگی.وای چقدگریه کردی مامانی.وسطاش پشیمون شدم،باباجونی پیش بندبست نشت رو صندلی وشمام نشستی توبغلش،اونوقت آقاهه موزر برداشت وافتادبه جون موهای نرم نیکانی.بمیرم چقدگریه کردی.امروزدقیقانه ماه وپنج روزته.یه پسربانمک تودل برو شدی.جوری که وقتی خیابون میریم نظرهمه روجلب میکنی مخصوصا همه اول میگن چه دخترقشنگی.چه لبهای کوچولویی.منم میگم ههههه من گل پسمل دارم.اونام خیط میشن ههههههه.الان چندروزه میریم خریدعیدی وعروسی.آخه عمومصطفی عروسی داره،واسه شمام رفتیم خرید،پیرهن مردونه سفید،شلوارمشکی،پاپیون ،کفش چرم،وای تصورش تودلم قندآب میشه.بابایی هم رفته کت وشلوارخریده.مامانیم یه پیرهن بلندخریدم.داریم حسابی آماده میشیم.امیدوارم اون شب پسرخوبی باشی ومامانی رواذیت نکنی.آخه ازشلوغی اصلاخوشت نمیاد.پسرقشنگم پارسال همین موقع تو توی دلم بودی ومن درحال استراحت،چه روزهای سختی بود،چقداسترس داشتم،همه تو هول ولای عیدبودن من توخونه.خیلی سخت بود ولی گذشت.خداروشکرکه همه چی خوب تموم شدوباالاخره شمام سالم وسلامت اومدی پیشم.توبغلم.توجونم.تووجودم.شدی همه کس من،شدی خدای دوم من،گرچه خدامثل ومانندوهمتانداره.عاشقتم.دوستت دارم.آهان راستی ازصبح روز10ماهگیت دست دستی میکنی.قربونت برم

قبل آرایشگاه

بعد آرایشگاه

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)