نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

اولین عیدی نیکان جونی

1393/1/15 23:23
نویسنده : مامان نیکان
105 بازدید
اشتراک گذاری
خدایا شکرت که امسال پسرقشنگم سالم وسلامت توبغلم بود.سلام مامان،عزیزم عیدقشنگت مبارک.هزارسال به این سالها.چقدقشنگ بود که امسال شما بهار زندگیمون شدی وسر سفره بهاریمون نشستی.امسال خونه بابابزرگ حسینی بودیم.دایی رضا،امیرعلی،آرادی،زن دایی،خاله معصوم،عزیزوبابابزرگ وبابامهدی دورهفت سین نشستیم ودعاخوندیم وعکس انداختیم.راستی یادم اومد پارساجون وعموبهمنم بودن.خاله زری اینا روز اول عیداومدن،5عیدهم که عروسی عمومصطفی بود وشماهم همونطورکه انتظار میرفت عروسی را برمن کوفته کردین.فقط توبغل من آروم بودی وجالب اونجابود که توخواب هم ازم جدانمیشدی،عروسی خوبی بود.خوشبخت بشن ایشالله.کار بابا مهدی شروع شده ودیگه زیادوقت واسه ما نداره تاپایان خرداد،بگذریم عزیزم ایشالله امسال سال خوبی برای همه بخصوص بچه ها وبه ویژه برای وجود زیبای تو باشه وسالم وتندرست کنار منو باباجون زندگی آرومی داشته باشی.ماکه همه وجودمون رو وقف تو میکنیم.امیدواریم قدر همه لحظات خوش وخوب باهم بودن روبدونیم وخداروشاکرباشیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)