خستگی
پسرکم
این چند وقت خیلی با لب تاب ور میری .خیلی زیاد....اصلا اجازه نمیدی سمتش برم....کارها زیاد شده...شبم از فرط خستگی دل ودماغشو ندارم که بعد خابت بیام سراغ نت....واسه همین دل و دماغ عکسم ندارم...کلا رفتم تو فاز بیحالی....
شمام که شیطونتر شدی،کمی بهتر شدی وتو مهمونیها با آدم راه میای،فقط باید من دور وبرت باشم وگرنه کولاک میکنی...خیلی شیرین زبون شدی وکلمه هایی میگی که از تعجب میمونم...میدونم که همه هم سن وسالهات مثه تو بلبلن....خدا حفظتون کنه.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی