خونه سازی
الان چند روزه با آجرهای خونه سازیت بازی میکنی اونم زمان طولانی.
جای بسیار خوشحالیه...اما دیگه زندگی نمیمونه برامون.هرجا پا میذاری لوگو افتاده
فدای سرت تو بازی کن کل خونه بهم بریزه.
از دیروزم که بردمت برای قد و وزن باز محیط اونجا رو میبینی کلی گریه میکنی.زنه نفهمید چطور قد تو گرفت.ولی رو مرزی،وزنت11.قدتم87.نمیدونم چی بهت بدم که کمی بالا بیای.خسته شدم.....
بگذریم از دیروز باهم دکتر بازی میکنیم شاید کمی ترست بریزه،آرایش بازی هم میکنیم برای ترس از آرایشگاه،چند وقته از دست گریه های تو نبردمت سلمونی،حالا اینهفته برنامه داریم،خدا رحم کنه به ما
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی