نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

بدون عنوان

1394/7/28 0:26
نویسنده : مامان نیکان
210 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب داشتی نقاشی میکشیدی بابات اومد بوست کنه که شما عصبانی راهی اتاقت شدی.

بعد چند دقیقه اومدم سراغت گفتم کجایی؟دیدم دراز به دراز افتادی رو دفترت انگار که دارن ازت میگیرن،بعد بهم میگی من قهر کردم ،خه بابایی اذیتم کرد.

دلیلت منو کشت پسرم.

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان اعظم
28 مهر 94 2:10
سلام مامان نیکان عزیز . خوشحالم که وبم مورد توجهتون قرار گرفته . چرا نظرتو خصوصی گذاشته بودیس گلم ؟ دوست نداری دیگران آدرس وبتو داشته باشن ؟ هر علاقمندی به راحتی می تونه در جمع دوستان میل بدست قرا ربگیره . شرایط و امکانات خاصی هم مقرر نشده . خوشحالم که در جمع ما دوستداران بافتنی هستی
مامان نیکان
پاسخ
عزیزم قصد خاصی نداشتم از خصوصی.خوشحال میشم دوستان زیادی پیدا کنم.
دلسارا
28 مهر 94 13:16
خوب بگو اذيتش نكنه خخخخخخ