نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

هفته23

1391/10/30 2:46
نویسنده : مامان نیکان
82 بازدید
اشتراک گذاری
سلام پسر مامان آقا نیکان

عزیزم این چند هفته اینقدر درگیر خودم بودم که نشد برات دل نوشته بذارم.امروز بعد 3هفته تو خونه خودمون تنهاییم.من وتو.دیروز وارد ماه ششم شدی گلم.شکم مامانی یه کم بزرگ شده،تیز شده،معلومه که تو توی دلمی.لگد میندازی،شیطونی،مخصوصا شبها که موقع خواب من آرومم هی لگد میندازی.

بابایی دوست داره لگدهاتو حس کنه،هی دست میذاره رو دلم ولی براش سخته فعلا لمس حرکاتت.مامانیم بهتر شدم شکر خدا.امیدوارم بهترم بشم.به خاطر سرکلاژواسترس بعد اون دوهفته کامل تهوع داشتم ودو کیلو وزن کم کردم.68بودم الان شدم 66.خدا کنه این بار که میرم وزنم بالارفته باشه.منم وسواس فکری دارم رو این موضوع.کلافه ام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)