نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

هفته11

1391/8/21 1:43
نویسنده : مامان نیکان
115 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عسل مامان

خوبی؟سلامتی؟منم خوبم ،بابامهدی هم خوبه ولی امروز ناهار خونه نیومد.مسجد محلشون کار داشتن همونجا موند.امروز صبح رفتم آزمایشگاه و واسه قند وتیرویید آزمایش دادم.باباتم باهام اومد.آخه صبحها یه کم حالم بدمیشه.واسه همین ترسیدم تنها برم،زودکارمون تموم شد وبرگشتیم.گشنه ام بود،صبحونه خوردم وفوری رفتم تو تخت وخوابیدم،وای همه رو معده ام مونده بود.به زور پا شدم.مادر جونت اومده یه سر پیشم،یه کم نشست وبعد رفت.

بگذریم؛بعضی وقتها اینقد دلم میخواد زود بیای پیش ما تا روی ماهتو ببینم.ولی وقتی فکر زایمان میوفتم میترسم،میگم جات خوبه حالا.نمی خوام به خودم ترس راه بدم ولی بعضی وقتها بدجوری میترسم توکل به خدا،توسالم باش من همه چی رو تحمل میکنم عزیزم.

دوستت داریم جوجوی قشنگ ما

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)