نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

یه قرار خوب

1393/6/28 20:53
نویسنده : مامان نیکان
104 بازدید
اشتراک گذاری
امروز28شهریور93،یه روز نیمه ابری،من به همراه مامان ارسطو گلی قرارگذاشتیم که همو ببینیم.محل قرارمون شدساعت5.30پارک شهر.شماکه از خواب بعدازظهری خبری نبود به همین خاطر خودمون رو مشغول کردیم تا ساعت نزدیک قرار.آماده شدیم وزدیم بیرون که همزمان با خارج شدن ما از منزل هوا هم فکر کرد که باید بباره.اگه بدونین چه بارونی بود......

تویه پاساژ همدیگرو دیدیم.وای چقد هیجان انگیز بود.ماشالله عروسکمون مثه همیشه خوشگل وخوش تیپ مثه عکساش ومامانیشم مهربون سر زنده.موندیم تو این بارون کجا بریم که باهم فکری هم رفتیم نمایشگاه.

بابامهدی تنها نشسته بود وسیل آب بود که تو غرفه اش سرازیر شده بود چون غرفه اش ابتدای نمایشگاهه.

ماهم رفتیم تو ومطمئنم بابام از دیدن ارسطو گلی کلی لذت برد

بماند که شما دایی بابا مهدی رو دیدی وازش ترسیدی واینقد از ته دل گریه کردی که آخرسر بالا آوردی وما تا انتهای دیدار بوی ترشیده لباس خودمون رو تحمل کردیم ولی ارسطو خیلی آقا بود.

مرسی مامان ارسطو که تشیف آوردی عزیزم تا همو ببینیم.امیدوارم دوستی ما مستدام باشه عزیزم.

اینم چند تا عکس که تو اون وضعیت از شما انداختیم.

اینجا هم نیکان گلی داره گلهارو برای ارسطو گلی معرفی میکنه

اینم به افتخار ارسطو گلی چون نیکان گلی بد افتاده تو عکس.

دوستت دارم دوست قشنگ ومهربونم.ایشالله زنده و پاینده باشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)