نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

کمبود بغل

1394/8/6 13:59
نویسنده : مامان نیکان
649 بازدید
اشتراک گذاری

بابایی اومد خونه از سر کار من مشغول یه کاری بودم.

نمازشم خوند باز من درگیر بودم.

بابایی بهم گفت خانوم خیلی خودتو درگیر کردی،منم جو گرفتم گفتم شما کمبودی احساس میکنی؟

شما در جا جواب دادی کمبود بغل.....

بابات اینقد خوشش اومد که سریع بهت گفت آفرین بزن قدش

تو هم کلی ذوق کردی.

خداروشکر که حالا به جای باباتم بهم جواب میدیعصبانی

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

ــــــدلارامــــــ
6 آبان 94 14:23
سلام مامانه نینی ماشالا نینیه نازی دارین منم قراره خاله نینی فوگولی شم واسه همین یه وبلاگ واسه نینیه تو راهیمون درست کردم خوش حال میشم سربزنین و نظر بدین
مامان نیکان
پاسخ
چشم
مامان سحر
7 آبان 94 12:10
جالب بود
مامان نیکان
پاسخ
خیلی لوس میشن بعضی وقتها.حالا بمون جوجو زبون وا کنه خودت میبینی
دلسارا
9 آبان 94 9:16
خخخخ اي جون دلم تو در آينده خوب ميتوني با شيرين زبوني دل دخترا رو ببري
مامان نیکان
پاسخ
آره عزیزم در کل هم بچه مهربون وبچه دوستیه.ولی خدا نکنه بزرگ شه زیادی همه رو دوست داشته باشه.دردسر میشه واسه من