نیکان جونمنیکان جونم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
قصه شیرین زندگی ماقصه شیرین زندگی ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

پسرم همه هستی ام

اولین قدم

1393/3/25 1:4
نویسنده : مامان نیکان
112 بازدید
اشتراک گذاری

قشنگترینم،این روزها ما در کنار هم اولین های تورا تجربه میکنیم.اولین قدمهای زیبایت که شاید به جرات بگویم یکی از زیباترین هدیه خداوند به هر کودکیست.ماچقدرخوشبختیم که شاهد گامهای کوچکت هستیم،گامهایی که درآینده ای نه چندان دور تبدیل به گامهای محکم واستواری میشوند که ما یعنی من وپدرت به وجودت ببالیم.از دوشنبه گذشته مابه همراه خاله زری ومهدی عازم خونه بابازرگ حسینی شدیم آخه روزبعدش پیله چینی داشتیم.این اولین حضورت درمراسم پیله چینی بود.مراسم تو باغ توت بود وچقدر هم گرم بود وشما اونروز چقد بچه بدی شده بودین البته حق داشتی ولی کلی مامانتو اذ یت کردی عزیزم.خداروشکر که زحمتهای بابابزرگی ثمر داد وپیله های خوبی از آّب ذر اومد.بعد پیله چینی نوبت به جشن نیمه شعبان بود که عزیز طبق یه نذر30ساله توخونه مراسم مولودی میگیره.جشن هم جمعه بعدازظهربرگزار شد وما به همین خاطر اون چند روز خونه عزیز مهمون بودیم.البته این دومین جشن نیمه شعبان بود که شماحضور داشتی چون سال گذشته همین موقع به دنیا اومده بودی،اما همون روز شما اولین قدمت رو برداشتی بدون کمک من.البته هنوز تنبلی ومیترسی ولی بالاخره یه قدم برداشتی و این چقد هیجان انگیز بود.کلی ذوق کردم جیغ کشیدم وتوهم خودت رو پرت کردی تو بغلم.چقدر شیرین بود وقتی با اون قد کوتاهت تونستی یه قدم برداری وزمین رو از قدمهات مسخر کنی.زمین باید در برابر قدمهای کوچولوت سر خم کنه وتمام پستی وبلندیهاش رو برای جسارت قدمهات ازبین ببره.خدای مهربونم قدمهای کوچیک نیکان من رو به قدمهای بلند در راه سعادت وخوشبختی تبدیل کن وقول بده محافظ قدمهاش باشی که هیچگاه در مسیر پر فراز نشیب زندگی نلغزن وثابت قدم واستوار بمونن.آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)