شکست اول
شکست خوردم.خیلی بد،بعد 4 روز تلاش برای از پوشک گرفتنت کم آوردم.دلم میخاد بشینم وزار زار گریه کنم.2روز اول خیلی خوب بودی ولی 2روز بعد واقعا بد شدی،دیگه امروز دیدم یکجا نمی ایستی وراه میری وخیس میکنی.دیشب من وبابات تموم موکتهارو جمع کردیم چون تقریبا همه جا مزین شده بود،ماهم تصمیم گرفتیم جمع کنیم چون دیگه نمیدونستم کجا لگن بذارم وتا میومدم یکجارو آب کشی کنم نوبت جای بعدی بود،گرچه تو دستشویی هم میرفتی ولی کافی بود سلسله جیشهات شروع بشه هر 5دقیقه خیس میکردی،امروز عروسکهاتو بردم تو دستشویی وتو دستشون برات شکلات گذاشتم وبه همین بهونه هر نیم ساعت خودم بردم جیش کردی،خودت که اول میگفتی ولی بعد کلا یادت رفت بگی جیش،سرظهراومدم تا لباس پهن کنم دید...
نویسنده :
مامان نیکان
15:42